۹ نتیجه برای برکتین
دکتر شیرین زهرا فرهاد، دکتر میثم آریام، دکتر فربد محمدی، دکتر احسان بیرنگ، دکتر مهرداد برکتین، دکتر الهام زارعی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( مجله تحقیق در علوم دندانپزشکی تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده
خلاصه:
سابقه و هدف: پایه درمانهای پریودنتال، برداشت مکانیکال بیوفیلم می باشد که در بیشتر موارد کافی نیست. امروزه نقش مدیاتورهای التهابی در پریودنتیت نشان داده شده است. بنابراین هدف از این مطالعه تعیین تاثیر فتودینامیک تراپی (PDT) به عنوان درمان جانبی پریودنتال بر سطح TNF-α مایع شیار لثهای و وضعیت کلینیکی بیماری پریودنتال می باشد.
مواد و روش ها: این کارآزمایی بالینی از نوع Split mouth بوده و روی تعداد ۱۲ نفر ویا ۲۴ نمونه انجام گرفت.افراد دارای پریودنتیت مزمن جنرالیزه دارای حداقل ۴ سایت با عمق پاکت ۴ تا ۶ میلی متر توسط نمونه گیری آزمایشگاهی انتخاب شده و در هر بیمار دو کوادرانت به عنوان کوادرانتهای مطالعه انتخاب شد. سپس پارامترهای کلینیکی(BOP PD, CAL) در تمام دندان های کوادرانت مورد مطالعه، ثبت شده و مایع شیار لثه ای جهت اندازه گیری TNF-α نمونهگیری شد. پس از درمان فاز یک پریودنتال در دوگروه، یک کوادرانت بعنوان گروه کنترل انتخاب شد و در کوادرانت دیگر درمان PDT انجام شد و ۶ هفته پس از درمان، مجددا پارامترهای فوق ثبت شد و پس از آنالیز نمونه ها با دستگاه الایزاریدر، داده ها با آزمون های آماری t زوجی، t مستقل مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
یافته ها:تحقیق روی تعداد ۲۴ کوادرانت انجام گرفت میزان اولیه سطح TNF-a در گروه شاهد ۲۲/۰ ±۶۸/۰ و در گروه تجربی ۱±۷۴/۱ بود که در گروه تجربی میزان کاهش این سطح ۵/۲ برابر گروه شاهد بود. (۰۰۲/۰>(P سطح TNF-a و سایر شاخص های پریودنتال موثر است.
دکتر مهرداد برکتین، دکتر پروین میرزاکوچکی بروجنی، دکتر شهریار شهریاری، دکتر سلما حبیب آگهی، دکتر محمد امین مکی، دکتر سعید ره افروز،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( مجله تحقیق در علوم دندانپزشکی زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده
خلاصه:
سابقه و هدف: از جمله خواص بسیار مهم مواد دندانی، خواص فیزیک سطحی است. یکی از این ویژگی ها اثر متقابل یک مایع در سطح جامد است که توسط زاویه تماس ارزیابی می شود. هدف مطالعه حاضر بررسی زاویه تماس دو دهان شویه با پایه متفاوت بر سطوح دو ماده ترمیمی همرنگ دندان بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی، ۱۵دیسک کامپوزیتی و ۱۵دیسک گلاس آینومری به قطر ۶میلیمتر که دارای حداکثر صافی سطح بود، تهیه شد. مایعات مورد استفاده در این پژوهش شامل بزاق مصنوعی به عنوان گروه شاهد، و دهانشویه های کلروهگزیدین و پرسیکا بود. زوایای تماس یک قطره از هر مایع بر سطوح مواد ترمیمی در شرایط یکسان اندازه گیری شد. داده های حاصل تحت آنالیز آماری واریانس و آزمون توکی قرار گرفت.
یافته ها: در بین وضعیت های مورد بررسی بیشترین زاویه تماس متعلق به بزاق مصنوعی در سطح کامپوزیت بامیانگین ۷/۵۵ درجه و کمترین زاویه تماس متعلق به دهانشویه کلروهگزیدین در سطح گلاس آینومربا میانگین ۳۳درجه بود. همچنین تفاوت معنی داری بین تمام وضعیت های مورد بررسی، مشاهده شد. (۰۵/۰>P) به جز بزاق مصنوعی و پرسیکا در سطح کامپوزیت که تفاوت معنی داری نداشتند. (۳۲۴/۰=P )
نتیجه گیری: از بین دو ماده ترمیمی کامپوزیت (هیدروفوب) و گلاس آینومر(هیدروفیل)، زاویه تماس بزاق مصنوعی، پرسیکا و کلرهگزیدین بر روی ماده هیدروفیل تر(گلاس آینومر) کمتر است و از بین محلول های مصرفی کلرهگزیدین بر روی هر دو ماده ترمیمی زاویه تماس کمتری نشان داد.
دکتر مسیح کاویان، دکتر مهرداد برکتین، دکتر مریم فروزان مهر، دکتر شهریار شهریاری، دکتر صفورا دهقانی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( مجله تحقیق در علوم دندانپزشکی تابستان ۱۳۹۶ )
چکیده
سابقه و هدف: تکنیک ساندویچ یکی از روش های متداول در دندانپزشکی است که در آن گلاس آینومر با توجه به مزیت هایی چون آزاد سازی فلوراید و چسبندگی به ساختمان دندان، همراه با ترمیم های کامپوزیت استفاده می شود. هدف از این مطالعه بررسی میزان استحکام باند برشی بین گلاس آینومر نوری و کامپوزیت با استفاده از عوامل اتصال دهنده متفاوت می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، ۶۰ نمونه گلاس آینومر نوری آماده سازی شد. در گروه اول بدون استفاده از عامل باندینگ ودر دو گروه دیگر بااستفاده ازعوامل باندینگ SE bond و S۳ bond (kuraray,Japan)رزین کامپوزیت به گلاس آینومر متصل شد. پس ازیک هفته نگهداری نمونه ها داخل آب مقطر در دستگاه انکوباتور با دمای۵/۳۷ درجه سانتی گراد ، توسط دستگاه تست یونیورسال، استحکام باند برشی اندازه گیری شد. آنالیز واریانس یک طرفه وآزمونTukeyجهت تحلیل داده هاو مقایسه بین گروه ها استفاده شد.
یافته ها: بیشترین میزان استحکام باند مربوط به نمونه های باند شده با عامل باندینگ SE bondمعادل ۰۹/۱۳ مگاپاسکال وکمترین مقدار مربوط به گروه کنترل معادل ۳/۵ مگاپاسکال بود. میزان استحکام باند برشی در سه گروه تفاوت آماری معنا داری داشت. (۰۵/۰>P)
نتیجه گیری: بیشترین استحکام باند برشی بین گلاس آینومر و کامپوزیت مربوط به عامل باندینگ SE bondبود .بنابراین استفاده از این عامل باندینگ در تکنیک ساندویچ توصیه می شود.
دکتر مهرداد برکتین، دکتر ایرج یزدانفر، دکتر زهرا هاشم زاده، دکتر سعید آذربایجانی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( مجله تحقیق در علوم دندانپزشکی زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
خلاصه:
سابقه وهدف: اندازه گیری ریز سختی سطح، تکنیکی مناسب برای بررسی تاثیر مواد بر میزان رمینرالیزه شدن مینا می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر دهانشویه سدیم فلوراید، محلول نانوهیدروکسی آپاتیت، ماده رزین اینفیلتریشن Icon و ترکیب دهانشویه سدیم فلوراید و محلول نانوهیدروکسی آپاتیت بر ریزسختی ضایعات دمینرالیزه مینایی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی ۵۰ نمونه از مینای سالم از دندان های پره مولر انسانی تهیه و بطور تصادفی به ۵ گروه ۱۰ تایی تقسیم شدند. نمونهها پس از اندازه گیری ریز سختی اولیه و غوطه ور شدن در محلول دمینرالیزاسیون، مجددا تحت آزمایش ریزسختی Wickers قرار گرفتند. گروه G۱ با دهانشویه سدیم فلوراید، گروه G۲ با محلول نانوهیدروکسی آپاتیت، گروه G۳ با ماده رزین اینفیلتریشن و گروه G۴ با ترکیب دهانشویه سدیم فلوراید و نانوهیدروکسی آپاتیت تحت درمان قرار گرفتند. گروه G۵ بعنوان کنترل در آب مقطر نگهداری شد. سپس ریزسختی سطحی مجددا اندازه گیری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون های آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD انجام شد.
یافته ها: در همه گروه ها میزان ریز سختی مینا بعد از دمینرالیزاسیون نسبت به مینای سالم به طور معناداری کاهش داشت (۰۱/ ۰=P) و در گروه های G۱، G۲، G۳ و G۴ بعد از درمان، میزان ریزسختی نسبت به بعد از دمینرالیزاسیون بطور معناداری افزایش داشت. ( ۰۵/ ۰=P) و در گروه های G۱، G۲، G۴ و G۵ میزان ریزسختی نسبت به قبل از دمینرالیزاسیون بطور معناداری کاهش داشت (۰۳/ ۰>P) ولی در گروه G۳ تفاوت معنادار وجود نداشت.(۲/ ۰=P)
نتیجه گیری: دهانشویه سدیم فلوراید و محلول نانوهیدروکسی آپاتیت هر دو باعث افزایش معنادار ریزسختی سطحی ضایعات پوسیدگی اولیه می گردند. ماده رزین اینفیلتریشن بهترین نتیجه را در افزایش ریزسختی سطحی ضایعات پوسیدگی اولیه نسبت به سایر محصولات نشان داد.
دکتر محمد امین اقتصاد، دکتر مهرداد برکتین، دکتر امین صیدی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( نشریه تحقیق در علوم دندانپزشکی پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
خلاصه:
سابقه وهدف: پوسیدگی دندان یک نوع بیماری عفونی مزمن در نتیجه یک روند دینامیک از حمله (دمینرالیزاسیون) و جبران (رمینرالیزاسیون) ماده دندانی است .هدف از این مطالعه بررسی اثر ضد باکتریایی دو ماده حساسیت زدای عاجی bifluoride ۱۰ و MI paste بر باکتری های پوسیدگی زای استرپتوکوک موتانس، استرپتوکوک سابرینوس و لاکتوباسیل اسیدوفیلوس بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی از نمونه باکتری های استرپتوکوک موتانس، استرپتوکوک سابرینوس و لاکتوباسیل اسیدوفیلوس استفاده شد. از هریک از ترکیبات Bifluoride ۱۰ و MI paste، ۳ دیسک و ۶ محیط کشت برای هر باکتری تهیه شد پس از خشک شدن و استریل شدن دیسک ها، عملیات کنترل کیفی دیسک ها انجام گرفت و در محیط های مناسب، کشت داده شده و دردمای ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۴۸ ساعت قرار گرفتند. با توجه به هاله اطراف هر دیسک و اندازه گیری آن، رشد یا عدم رشد باکتری بررسی شد. داده ها با استفاده از آزمون های
t-testو two way ANOVA تجزیه و تحلیل شدند
یافته ها: در مهار باکتری استرپتوکوک موتانس ماده Bifluoride ۱۰ به طور معنی داری موثر بود (۰/۰۲۹=P) و در باکتری استرپتوکوک سابرینوس ماده Paste MI موثرتر بود. (۰/۰۰۳= P )
نتیجهگیری: استفاده از bifluoride و MI paste بر قطر هاله عدم رشد باکتری های پوسیدگی زای استرپتوکوک موتانس، استرپتوکوک سابرینوس و لاکتوباسیل اسیدوفیلوس موثر هستند ولی MI paste تاثیر بیشتری در از میان بردن باکتری های پوسیدگی زا دارد
دکتر امیرحسین یاوری، دکتر مهرداد برکتین، دکتر شیرین زهرا فرهاد، دکتر شمیم کیائی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( نشریه تحقیق در علوم دندانپزشکی بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه و هدف: پریودنتیت مزمن توسط کمپلکسی از میکروارگانیسمهای پریوپاتوژن ایجاد میشود که برخی از گونههای باکتریایی بیشتر با فاز فعال بیماری مرتبط هستند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ماده ضد حساسیتvoco bifluoride ۱۰ وMI paste بر روی سه نوع از باکتری های پریوپاتوژن بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی، از نمونه های کشت شده سه نوع باکتری A.a (Aggregatibacter actinomycetemcomitans)، Porphyromonas gingivalis)P.g) وP.I (Prevotella intermedia) در محیط آزمایشگاهی استفاده شد. از هریک از ترکیبات voco bifluoride ۱۰و MI paste ، ۳دیسک تهیه شد پس از خشک شدن و استریل شدن دیسک ها، عملیات کنترل کیفی دیسک ها انجام گرفت و در محیط های مناسب، کشت داده شده و دردمای ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۴۸ ساعت قرار گرفتند. با توجه به هاله اطراف هر دیسک و اندازه گیری آن، رشد یا عدم رشد باکتری ها بررسی شد. داده ها با استفاده از آزمون های t-testو two way ANOVA تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: بین میانگین قطر هاله عدم رشد هر سه نوع باکتریA.a ، P.g و P.i و گروه کنترل تحت تاثیر voco bifluoride ۱۰و MI تفاوت معنادار وجود نداشت (۰/۰۵ < P). میانگین قطر هاله عدم رشد باکتری ها در مجاورت ماده MI paste کمتر از قطر هاله عدم رشد باکتری در مجاورت مادهvoco bifluoride ۱۰ بود ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نبود(۰/۰۵ < P).
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮی: استفاده از voco bifluoride ۱۰ و MI paste بر قطر هاله عدم رشد باکتری های پریوپاتوژن تاثیری ندارند
دکتر فرزانه محمدی، دکتر مهرداد برکتین، دکتر الهام علی پور،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( فصلنامه تحقیق در علوم دندانپزشکی تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه وهدف: یکی از دلایل دمینرالیزاسیون سریع، وجود مقدار زیاد و مداوم میکروب های پوسیدگی زا در اطراف ترمیم های دندانی است لذا بررسی خصوصیات ضد باکتریایی سمان های رزینی و گلاس آینومر های تغییر یافته در مقابل هم از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این مطالعه تعیین اثر ضد باکتریایی ، گلاس آینومرهای تغییر یافته با رزین و سمان های رزینی بر باکتری های پوسیدگی زا، استرپتوکوکوس موتانس، استرپتوکوکوس سابرینوس و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی از نمونه باکتری های استرپتوکوک موتانس، استرپتوکوک سابرینوس و لاکتوباسیل اسیدوفیلوس استفاده شد. از هریک از سمان های گلاس آینومر و سمان رزینی ۷ نمونه تهیه شد پس از خشک شدن و استریل شدن نمونه ها، عملیات کنترل کیفی انجام گرفت و در محیط های مناسب، کشت داده شده و دردمای ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۴۸ ساعت قرار گرفتند. با توجه به هاله اطراف هر نمونه و اندازه گیری آن، رشد یا عدم رشد باکتری بررسی شد. داده ها با استفاده از آزمون های t-testو ANOVA تجزیه و تحلیل شدند
یافته ها: قطر هاله عدم رشد سه نوع باکتری مورد مطالعه در مجاورت با سه ماده SDI seT PP، Natural Elegance و GC Fugi Plus اختلاف معناداری داشت (۰/۰۰۱>p). قطر هاله عدم رشد GC Fugi Plus در مجاورت هر سه نوع باکتری، نسبت به سایر گروه ها بیشتر بود و میزان قطر هاله عدم رشد باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس بیشتر از باکتری استرپتوکوکوس موتانس و بدون تفاوت با استرپتوکوکوس سابرینوس بود.
نتیجهگیری: اثرات آنتی باکتریال سمان گلاس آینومر بیشتر از دو نوع سمان رزینی دیگربود. اثرات آنتی باکتریال سمان های مورد بررسی بر باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس از سایر باکتری ها بیشتر بود
دکتر سارا روغنی، دکتر شهریار شهریاری، دکتر مهرداد برکتین، دکتر آرزو اسلامی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( فصلنامه تحقيق در علوم دندانپزشكي زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده
سابقه وهدف: امروزه تقاضا برای مواد ترمیمی همرنگ دندان به خصوص کامپوزیتهای رزینی روبه افزایش است. دستیابی به سطحی صیقلی با کمترین میزان خشونت سطحی به طور قابل ملاحظهای منجربه زیبایی بیشتر، کاهش تجمع پلاک، التهاب لثه و کاهش تغییر رنگ ترمیم دندان میشود. هدف از این مطالعه مقایسه خشونت سطحی سه نوع کامپوزیت رزین مختلف بعد از پالیش با تکنیک دومرحلهای بود
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی-آزمایشگاهی سه نوع کامپوزیت میکروهیبریدCharisma Classic ، کامپوزیت نانوهیبریدCharisma Topazوکامپوزیت نانوهیبرید Charisma Diamond مورد بررسی قرارگرفتند. از هر نوع کامپوزیت ۴۰نمونه دیسک شکل به قطر ۵ و ارتفاع۳ میلی مترتهیه شد. نمونههای هر نوع کامپوزیت به دو گروه آزمون و کنترل منفی تقسیم شدند. گروههای آزمون توسط مولتهای خورشیدی پالیش شدند و گروههای کنترل تحت هیچ نوع پروسهی پالیش قرار نگرفتند. سپس میانگین خشونت سطحی در هر گروه اندازه گیری شد. دادهها با استفاده از آزمون های
t-test، ANOVA و tukey آنالیز شدند.
یافته ها: میزان خشونت سطحی هر سه نوع کامپوزیت بعد از پالیش توسط سیستم خورشیدی دومرحلهای نسبت به گروه کنترل بطور معناداری کمتر بود (۰/۰۰۱>p). میزان خشونت سطحی در کامپوزیت Charisma Classicو Charisma Topazتفاوت معناداری نداشت. (۰/۲=P) میزان خشونت سطحی در کامپوزیت Charisma Diamond به طور معناداری بیشتر از کامپوزیتهای Charisma Classicو Charisma Topazبود(۰/۰۰۱>p). میزان خشونت سطحی بین سه گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت (۰/۲۴=p).
نتیجهگیری: به نظر می رسد Charisma Classic کمترین میزان خشونت سطحی پس از انجام فرایند استاندارد پالیش را نشان داد. پالیش را دارد.
دکتر نیما برکتین، دکتر شیرین زهرا فرهاد، دکتر مهدی رفیعی، دکتر یگانه شیخ،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( فصلنامه تحقیق در علوم دندانپزشکی زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
سابقه و هدف: ( PGE۲ (Prostaglandin E۲ نقش مهمی در میانجی گری حرکات ارتودنتیک و ایجاد واکنش دردزا ایفا می کند. استفاده از لیزر در درمانهای ارتودنسی میتواند در کاهش درد، افزایش ساخت استخوان، ترغیب حرکات دندانی و کاهش تظاهرات بافتی در بافت های پریودنتال موثر باشد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر درمان با لیزر کمتوان بر روی سطح PGE۲ مایع شیار لثهای طی درمانهای ارتودنتیک بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سویه کور ۱۵ بیمار ۱۴-۱۶ ساله دارای کراودینگ یا پروتروژن دندانها که نیاز به درمان ارتودنسی ثابت، به همراه کشیدن دو پره مولر اول سمت راست و چپ و سپس عقب کشیدن دندانهای قدامی داشتند، انتخاب شدند. پس از معاینات فاز اول پریودنتال، بیماران تحت درمان ارتودنسی قرار گرفتند ونیروهای مربوطه وارد شد. یک کوادرانت به عنوان گروه آزمون وکوادرانت مقابل به عنوان گروه کنترل، انتخاب شد. درگروه آزمون تابش لیزر کم توان دایود در تمام طول شیار لثه ای در روزهای صفر(شروع درمان)، ۲ و ۱۸ و۳۰ (جمعا ۴ روز) پس از درمان ارتودنسی انجام شد و نمونه گیری از مایع شیار لثه ای صورت گرفت. نمونه ها به آزمایشگاه منتقل شده و با استفاده از دستگاه الایزاریدر سطح PGE۲ تعیین گردید.داده ها با آزمون های Repeated Measure test ، Friedman test و paired t-test تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: میانگین PGE۲ مایع شیارلثه ای دندان های تحت درمان ارتودنسی، در روزهای شروع درمان، ۳۰،۱۸،۲ تابش لیزر بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معنی داری داشت (۰/۰۰۱>P) . در درمان بالیزر با افزایش زمان میزان PGE۲ کاهش معنی داری نشان داد(۰/۰۵ > P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد ، درمان کمکی با لیزر کم توان سبب کاهش PGE۲ بعنوان مدیاتور مسبب درد های ارتودنسی می باشد.